کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک می شدیم...
پسرها عاشق این کارت ها بودن و نوشته هاشو حفظ می کردن تا روی همدیگر رو کم کنن
مداد شمعی ها اون موقع خیلی جذاب بودن
یادتونه!! این تفنگ ها وقت شلیک قرقر صدا می کرد و چراغش روشن می شد
یادش بخیر
اینم شیوه مدرن مردم آزاری اون زمان!!
هنوزم مزه خوراکی های اون موقع یادمه...
آسی پولیکا!! عروسک محبوب بچه های دیروز
بگو ببینم "می تند" یعنی چی؟
چطور تو ابتدایی خط نستعلیق می خوندیم؟؟!
می دونم...
به سختی
این هم نمونه برگه امتحانی، واااای که چه استرسی داشت...
خانم رضایی عزیز که عصرها برای دیدن برنامه اش لحظه شماری می کردیم
یک و یک و یک، دو و دو و دو، سه و سه و سه؛ مسابقه محله
مبصر چهار ساله کلاس که یادتونه؟!! یازده تا انگشت داشت...
توسط: محدثه
سلام وبلاگ بسیار عالی داری کارتم عالیه به من هم سری بزن و نظرت رو در مورد وبلاگم بگو اگه خواستی منو با اسم همه چی لینک کن
سلام، از اظهار لطف شما ممنونم.