دلخوشی غلام به دارایی مولایش
در احوالات یکی از بزرگان، سبب انقلاب و دگرگونی حالش را چنین نوشته اند:
در سالی قحطی سختی شده بود و قطعه نانی به زحمت به دست می آمد. جلوی دکان نانوایی صدای ناله بلند بود. در آن نزدیکی دیدم غلامی شادمان می گوید و می خندد.
گفتم ای غلام می بینی که مردم چه می کشند، مگر تو از آنها نیستی! چرا اینطور شادمانی؟
گفت: من دلخوشم به مولایم چون خزینه اش پر است، تا بخواهی گندم دارد.
گوید تا این را شنیدم به خود خطاب کردم آیا در تمام مدت عمرت از روی صدق یک لحظه چنین دلخوشی به خدایت داشتی؟ که لازمه عبودیت است.
لازمه سبحان الله ، پرهیز از جمیع انواع شرک است یعنی بیم و امیدش تنها به خدا و تکیه گاهش منحصرا پروردگارش باشد. آری اگر از روی صدق و اخلاص یکمرتبه سبحان الله بگوید، درخت های بهشتی برایش کاشته می شود و همه ملائکه ها بر او درود می فرستند.
برگرفته از کتاب سرای دیگر، مولف شهید آیت الله دستغیب(ره)
توسط: محدثه
سلام عزیزم ...
خیلی قشنگ و بسیار تامل برانگیز بود ممنونم از
انتخابت خانومی
سلام عزیزم
ممنون از حضور گرمت...
باید می دانستم
سرانجام
تو را
از اینجا خواهد برد
این جاده
که زیر پای تو نشسته بود
جلیل صفربیگی
خدای مهربانی های بی بهانه ،
همیشه جایی در حوالی دلتنگی های من جاری میشوی...
جاری میشوی در ابری ِ چشمانم ،
و میباری آنقدر تا زلال شوم ،
می باری آنقدر که آسمانی شود هوای دلم.
آنقدر که با همه ی روحم حس کنم.
داشتن، تــــو
میارزد به همه ی نداشتن های دنیا...
میارزد...
سلام
ممنون خیلی زیباست
با سلامی دوباره ..
احسنت
یا حق
علیک سلام
قابلی نداشت
خداوند معشوق نیست,او خود "عشق" است...
کدامین معشوق می تواند بگوید:
صدبار اگر توبه شکستی باز ای ؟؟